برای من، نوشتن یعنی مستور کردن... نه فریاد زدن آنچه که هست...
یعنی بپیچانیاش در هزارتوی واژهها و فقط خودت بدانی که پشت آن همه واژههای بی سر و ته چیست...
مستور که شد، مستی میآورد...
حالت خوب میشود...
اصلا اینکه کسانی بدانند تو قلم به دست هستی، خودش میشود مانع نوشتن...
چون دیگر تونیستی که مینویسی؛
حجابی است به اسم «من»
که میاندیشد چه بنویسم تا کسانی را خوش افتد...
در پرده باید نوشت، تا از پشت پرده خبر دهند...