سخن آشنا

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست/ که آشنا سخن آشنا نگه دارد...

حدیث دوست نگویم مگر به حضرت دوست/ که آشنا سخن آشنا نگه دارد...

آخرین مطالب

عنانِِ آگاهی...

بارها...

بارها سرت را به دیوار کوبیده ام...

مشت بر دهانت زده ام...

زیر لگدهایم دنده هایت را شکسته ام...


بارها در خواب دیده ام اینها را...

ناخودآگاهم غرقه است در این دریایی که امواجش تو را غرق می کند...


وای...

     وای...

وای بر روزی که نتوانم این منِ ناآگاه را در عنانِ آگاهی نگه دارم...

وای بر تو، 

آن روز و 

آن لحظه...


باقی نخواهی ماند در دریای خشمِ مردی که شب ها و روزها کینه ات را به دل، پنهان داشته است...


+ حضرت محبوب، تاوان می دهم...؟ پاسخ لطفا... تو الهه ی نازی...

+ کیم من...؟!

+ آنقدر هست، که بی روی تو آرامم نیست...




  • Masiha Eshraghi

نظرات  (۱)

شراب تلخ می خواهم که مرد افکن بود زورش
که تا یک دم بیاسایم ز دنیا و شرو شورش
سماط دهر دون پرور ندارد شهد اسایش
مذاق حرص و آز ای دل بشوی از تلخ و از شورش
بیاور می که نتوان شد ز مکر اسمان ایمن
به لعب زهره چنگی و مریخ سلحشورش
کمند صید بهرامی بیفکن جام جم بردار
که من پیمودم این صحرا نه بهرام است و نه گورش
بیا تا در می صافیت راز دهر بنمایم
به شرط انکه ننمایی به کج طبعان دل کورش
نظر کردن به درویشان منافی بزرگی نیست
سلیمان با چنان حشمت نظرها بود با مورش
کمان ابروی جانان نمی پیچد سر از حافظ
ولیکن خنده می اید بدین بازوی بی زورش
حافظ
پاسخ:
شراااب تلللخخخ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی