و درد...
همانا ما انسان را در "کبد" خلق نمودیم...
+ کبد؛ رنج و سختی است...
توقع بی جاییست امید راحتی و آسودگی، وقتی اصل "الله" چیز دیگری است...
باشد "الله"...
نمی کنم چنین توقعی. رنج و سختی ات، قبول...
ولی...
ولی به خداییت سوگند مرا در رنجی قرار بده که بیارزد...!
سینه ام را فراخ کن به غم نان نخوردن!
به زرو زیور این گذرگاه دل نبستن...
به چشم امید غیر از تو بریدن...
به من آموخته ای که: "لا فرار من حکومتک...!"
من که مفرّی ندارم به هیچ لانه ای...، پس خرابم کن به رنجی که از جانب خودت باشد...
مگذار خودم رنج آفرین خودم باشم...
مگذار به پوچی ها
آغشته ی درد
باشم...
- ۹۴/۱۰/۱۶
+ بسیار عالی و دقیق